جعبه سیاه
در دستانم دو جعبه دارم که خدا به من داده است .خدا به من گفت: "غصه هایت را درون جعبه سیاه بگذار و شادی هایت را درون جعبه طلایی
====================================================
یکروز وقتى کارمندان به اداره رسیدند، اطلاعیه بزرگى را در تابلوى اعلانات دیدند که روى آن نوشته شده بود
:دیروز.در.این کنجکاوى، تقریباً تمام کارمندان را ساعت١٠ به سالن اجتماعات!کارمندان در صفى قرار گرفتند و یکى یکى نزدیک تابوت مىرفتند و وقتى به.…………………………………………………………………………
دردنیای بچه ها هر کی زودتر بگه دوستت دارم برنده هست ولی در
تنها
هیچ
اگر
هیچ کس نباید شب به بستر برود قبل از اینکه از خود بپرسد
با
برای لذت بردن از زندگی کافیه کمی احمق باشی
انسان هم میتونه دایره باشه هم یه خط راست. انتخاب با خودت
ما چه دیر میفهمیم که زندگی همان روزهایی بودکه زود سپری
اگر زندگی یک
اگر روزی دشمن پیدا کردی، بدان در رسیدن به
تو آسمون همیشه از یه ارتفاعی به بعد دیگه هیچ ابری وجود نداره، پس
عاشق و آزاده باشید در سایه
یک کشتی در یک سفر دریایی در میان طوفان دریا شکست و غرق شد و تنها دو مرد توانستند نجات یابند و شنا کنان خود را به جزیره کوچکی برسانند. دو نجات یافته هیچ چاره ای به جز دعا کردن و کمک خواستن از خدا نداشتند. چون هر کدامشان ادعا می کردند که به خدا نزدیک ترند و خدا دعایشان را زودتر استجاب می کند، تصمیم گرفتند که جزیره را به 2 قسمت تقسیم کنند و هر کدام در قسمت متعلق به خودش دست به دعا بر دارد تا ببینند کدام زود تر به خواسته هایش می رسد
.نخستین چیزی که هردو از خدا خواستند غذا بود. صبح روز بعد مرد اول میوه ای را بالای درختی در قسمت خودش دید و با آن گرسنگی اش را بر طرف کرد. اما سرزمین مرد دوم هنوز خالی از هر گیاه و نعمتی بود.اجواب آمد
:او دعا کرد که همه دعاهای تو مستجاب شود.»…………………………………………………………………………